دولت آلمان نه تنها حمایت سیاسی و دیپلماتیک گسترده ای از اسرائیل داشته است، بلکه صادرات اسلحه را نیز برای تسهیل کشتار غیرنظامیان فلسطینی توسط اسرائیل انجام داده است. در 12 اکتبر، صدراعظم اولاف شولتس اعلام کرد که تنها یک مکان برای آلمان وجود دارد و آن در کنار اسرائیل است و در واقع از این موضع خارج نشده است.
بنابر گزارش خبرگزاری DPA آلمان، برلین در سال ۲۰۲۳ حدود ۳۰۳ میلیون یورو سلاح و تولیدات نظامی به اسرائیل ارسال کرده که تقریبا ۱۰ برابر سال ۲۰۲۲ بوده است. علاوه بر این، آلمان به اسرائیل اجازه استفاده از دو پهپاد از پنج پهپاد رزمی تی پی-هرون را داد که قبلاً اجاره کرده بودند. ترابری C-17 ایالات متحده، به طور منظم در فرودگاه بن گوریون در تلآویو و پایگاه هوائی نواتیم در صحرای نقب فرود آمده است که بیشتر آنها از پایگاه رامشتاینِ آلمان پرواز میکنند، جایی که ایالات متحده انبارهای «ذخایر اضطراری» را دارد ویکی از اصلیترین کانونهای مداخلهگرایی مخرب برلین در حوزه امنیت بینالملل است. مهمات سنگین، بدون فوت وقت از طریق دریا از این پایگاه به اسرائیل ارسال میشود که در میان آنها موشکهای راکتانداز توپخانهای موسوم به هیمارس و سیستم راکتانداز چندگانۀ ام۲۷۰ که به تعداد زیاد در غزه به کار رفته، نیز یافت میشود. نخبگان سیاسی آلمان به شدت درخواستها برای آتشبس در غزه را رد کردهاند و بیوقفه این ادعای نادرست را تکرار کردهاند که بر اساس قوانین بینالمللی، اسرائیل «حق دفاع از خود» در برابر جمعیت فلسطینیای تحت اشغال خود دارد و همچنان به بی توجهی و اغماض خود به دهه ها آپارتاید و پاکسازی قومی ادامه می دهد. نخبگان سیاسی آلمان مواضع خود را با احساس گناه ادعایی نسبت به هولوکاست و نیاز به جبران آن با حمایت از اسرائیل، با در نظر گرفتن امنیت آن «دلیل دولت آلمان» توجیه کرده اند. اما سیاستمداران و مقامات آلمانی تحت پوشش «اخلاقی عمل کردن» و «کفاره جنایات خود» در واقع به دنبال عادی سازی بیشتر نژادپرستی ضد عربی و ضد اسلامی، توجیه سیاست های سختگیرانه تر ضد مهاجرتی و کم اهمیت جلوه دادن یهودی ستیزی مداوم در میان سفیدپوستان آلمانی هستند.
فلسطین ستیزی سیاست دولت آلمان
به حاشیه راندن فلسطینیان در جامعه آلمان و سرکوب فعالیت های طرفدار فلسطین پدیده جدیدی در آلمان نیست. مدت ها قبل از 7 اکتبر، تاکتیک های ضد فلسطینی مقامات آلمانی در حال افزایش بود. اعتراضات ممنوع شد، صداهای طرفداران فلسطین خاموش شد و رویدادهای فرهنگی و مراسم اهدای جوایز لغو شد. بسیاری از تظاهرات طرفداران فلسطینی، گاهی اوقات تنها چند دقیقه قبل از شروع آنها ممنوع شده و می شود یا تنها با حضور شدید پلیس به آنها مجوز برگزاری داده میشود و تهدید علیه امنیت عمومی و نمایش احتمالی یهودستیزی به عنوان دلیل و توجیه این اقدامات و این ممنوعیت ها اعلام میشود.
در هفته های اول پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه، صدها معترض بازداشت شدند. بسیاری از آنها خشونت پلیس را تجربه کرده اند و برخی به دلیل تحریک به نفرت تحت بازجویی قرار گرفته اند. حتی صداهای ضد صهیونیستی در میان اقلیت کوچک یهودی نیز مورد حمله قرار گرفته است.آزادی بیان در رابطه با فعالیت های طرفدار فلسطین نیز سرکوب شده است. وزارت کشور آلمان شعار «از رودخانه تا دریا» را ممنوع کرد زیرا آن را فراخوانی برای نابودی اسرائیل می داند. حتی ایالت بایرن این عبارت را «نماد تروریسم» نامید.
اتحادیه دموکرات مسیحی(CDU)، یکی از احزاب پیشرو آلمان، نیز تصریح کرد که واژه «فلسطین آزاد» جایی در آلمان ندارد و این عبارت را به عنوان «فریاد جنگی یک باند تروریستی فعال در سطح بین المللی» محکوم کرد و مدعی شد که این کار را خواهد کرد.آزادی بیان در مؤسسات آموزشی آلمان نیز مورد حمله قرار گرفته است. با پیروی دانشگاههای آلمان از مواضع دولت حامی اسرائیل، دانشجویانی که در محوطه دانشگاه تظاهرات کردهاند با خشونت پلیس و کمپینهای بدنام کردن در رسانهها مواجه شدهاند.
استفاده از نمادهای فلسطینی مانند روسری چفیه توسط برخی نهادها ممنوع شده است. تا جایی که در یکی از مدارس برلین، معلمی به دانش آموزی که پرچم فلسطین را برافراشته بود، حمله فیزیکی کرد.این سرکوب سیستماتیک فعالیتهای طرفداران فلسطین منعکسکننده واقعیت دیستوپیایی در آلمان است که در آن مخالفت با نسلکشی به عنوان یک عمل ضد دولت آلمان تلقی میشود و بنابراین میتواند جرمانگاری را توجیه کند.
مقامات آلمانی به وضوح فلسطین ستیزی را یک منافع ملی و یک سیاست دولتی معرفی کرده اند. آنها صمیمانه از موجودیت اسرائیل در شکل آپارتاید کنونی آن که مستلزم خشونت مداوم علیه جمعیت بومی فلسطین است، حمایت می کنند. این البته با تاریخ نسل کشی و نژادپرستی مستمر آلمان در تضاد نیست.
مقصر دانستن مهاجران برای نژادپرستی آلمانی
نسل کشی در غزه احساسات بیگانه هراسی و نژادپرستانه در آلمان را بیشتر تقویت کرده است. مقامات آلمانی فعالانه تلاش کرده اند تا مسلمانان و به طور خاص اعراب و اقلیت های قومی را به طور کلی خطرناک برای جامعه آلمان معرفی کنند.در 8 نوامبر، فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان، از فلسطینیها و عرب تبارهای آلمان خواست تا از حماس و یهودی ستیزی فاصله بگیرند و به طور ضمنی کل این جمعیت را با تروریستی نامیده شدن جنبش مقاومت فلسطین از سوی دولت آلمان، زیر ظن عمومی تروریسم قرار داد.کمی بیش از یک هفته بعد، پیشنویس قانونی به پارلمان آلمان ارائه شد که تابعیت آلمان را منوط به رسمی دانستن «حق وجود اسرائیل» مرتبط میکرد. یک ماه بعد، ایالت زاکسن-آنهالت فرمان خود را صادر کرد و از متقاضیان شهروندی خواست تا حمایت خود را از «حق وجود اسرائیل» اعلام کنند.
در ماه نوامبر، مارکو بوشمان، وزیر دادگستری فدرال در مصاحبه ای گفت: ما نمی خواهیم یهودی ستیزان شهروند آلمان شوند.ادعاهایی مبنی بر اینکه مهاجران یک خطر تروریستی هستند و یهودی ستیزی را حمل و گسترش می دهند به عنوان توجیهی برای تغییر سیاست مهاجرت و پناهندگی آلمان استفاده شده است.فردریش مرتس، رهبر CDU، گفت آلمان نمی تواند پناهجویان بیشتری از غزه را در خود جای دهد و مدعی شد: «ما به اندازه کافی مردان جوان ضد یهود در کشور داریم.در حال حاضر اقدامات قانونی برای کاهش مهاجرت در حال انجام است. در ماه اکتبر، دولت فدرال از پیشنویس قانونی حمایت کرد که به سیاست سختتر اخراج اجازه میدهد تا اخراج پناهجویان رد شده را آسانتر کند.
اما احساسات نژادپرستانه و بیگانه هراسی در آلمان تنها در سیاست ها منعکس نمی شود. آنها اکنون آنچه را که به نظر می رسد یک اجماع در سطح جامعه است که در مانیفست منتشر شده توسط تبلوید راستگرای آلمانی BILD به تصویر کشیده شده است، تعریف می کنند و به مهاجران در مورد نحوه رفتار آنها در آلمان سخنرانی می کند.این روزنامه با اشاره به ورود پناهجویان عرب در دهه گذشته، 50 نکته را در مورد مواردی که در آلمان مجاز است یا غیرقابل قبول است، ارائه کرد.در مقدمه مانیفست آمده است: «دنیای ما در هرج و مرج است و ما درست در وسط آن هستیم. از زمان حمله حماس به اسرائیل، ما در کشورمان با ابعاد جدیدی از نفرت - علیه ارزشها، دموکراسی و علیه آلمان روبرو هستیم. آلمان باید بگوید نه .اسلام هراسی در این مانیفست بیش از حد آشکار است. اما فراتر از آن، این نشان دهنده پوچ بودن آلمانی های سفیدپوست است که در زمانی که مردم فلسطین در سرزمین خود با نسل کشی روبرو هستند خود را «در معرض تهدید» و «قربانی» می دانند.
همچنین برتری ریشهدار و نژادپرستانه سفیدپوستان در جامعه آلمان را آشکار میکند. در واقع، واکنش مقامات آلمانی به آنچه در غزه می گذرد نشان می دهد که آنها می خواهند سلسله مراتب نژادپرستانه را در جامعه آلمان تقویت و تحکیم کنند: آلمانی های سفیدپوست در راس و افرادی از «جهان سوم» از جمله قربانیان خشونت اسرائیل، در پایین قرارا دارند.
پوشاندن یهودی ستیزی آلمان
اما در مورد معرفی نادرست یهودی ستیزی در آلمان به عنوان یک «واردات خارجی» که توسط مهاجران غیرسفید پوست به این کشور آورده شده است، چیزی مخرب تر وجود دارد. این دروغ محبوب، تاریخ وحشیانه و ضد یهودی آلمان را مبهم می کند و به نوعی تقصیر رنج مردم یهود را به گردن فلسطینی هایی می اندازد که قربانیان رژیم نژادپرست اروپایی و استعماری هستند. این اقدام حال یهودی ستیزانه جامعه آلمان را می پوشاند. احساسات ضد یهودی هنوز در آلمان ادامه دارد. بر اساس آمار رسمی، اکثریت قریب به اتفاق حوادث ضدیهودی مستند توسط جناح راست سیاسی انجام می شود.
تصادفی نیست که حزب راست افراطی AfD در هفته های اخیر به اوج محبوبیت خود رسیده است. بر اساس نظرسنجیهای اواسط دسامبر، اکنون 23 درصد است و تنها پس از CDU جناح راست در رتبه دوم قرار دارد و بسیار جلوتر از هر یک از احزاب در ائتلاف فعلی حاکم است.نمایندگان AfD ناسیونالیسم قومی آلمان را ستوده و جنایات رژیم نازی را کم اهمیت جلوه داده اند و پیوسته اصرار دارند که مهاجران یهود ستیز هستند و از دولت فدرال می خواهند که مبارزه با «یهودستیزی وارداتی» را در اولویت قرار دهد.این ترکیب صهیونیسم و ناسیونالیسم سمی آلمانی ممکن است به خشونت نژادپرستانه علیه اقلیت ها از جمله جامعه یهودی دامن بزند.
فلسطین ستیزی آلمان باید نه به عنوان واکنشی به جنایات نژادپرستانه آلمان، بلکه بیشتر به عنوان ادامه جنایات نژادپرستانه آلمان تلقی شود. فلسطینی ها و سایر قربانیان خشونت اسرائیل و آلمان هرگز به اندازه کافی انسان تلقی نشده اند. مانند نسلکشیهای استعماری آلمان و حمایت آن از آپارتاید در آفریقای جنوبی و رژیمهای نژادپرست در جاهای دیگر - که هرگز در گفتمان عمومی مورد توجه کافی قرار نگرفت، نقش آلمان در نسلکشی در فلسطین از سلسله مراتب نژادپرستانه علیرغم حفظ ظاهر به عنوان یک ملت «متمدن» و «از لحاظ اخلاقی برتر» پررنگتر است.کشتار فلسطینیان با حمایت آلمان از این رو به تقویت خیالات برتری نژادی سفیدپوستان و آلمانی ها کمک می کند.
باید گفت با وجود حمایت بی قید و شرط برلین از اسرائیل، تاکنون هزاران آلمانی به صورت خودجوش به خیابانهای برلین آمده و در محکومیت جنایات اسرائیل تظاهرات بیسابقهای صورت دادهاند و دولت آلمان با نادیده گرفتن حمایت اکثریت مردم این کشور از مردم غزه، سرنوشت خود را با رژیمی گره زده است که تضمینی به بقای آن وجود ندارد و بازنده صحنه نبرد است حتی اگر اولاف شولتز به عنوان یک برده صهیونیست برای اولین بار در مراسم روشن کردن شمع عید حنوکا شرکت کرده و کلاه مخصوص یهودیان (کیپا) را بپوشد و برای یادآوری روی دیوار خانههای یهودیان در برلین ستاره داوود نقش شود تا بخاطر داشته باشند سرزمین موعودشان فلسطین است.
آلمان با توجه به نقشی که حکومت نازی در دوران جنگ جهانی دوم در زمینه کشتار یهودیان ایفا کرد از نظر تاریخی و اخلاقی خود را موظف به دفاع از موجودیت کشور اسرائیل میداند. به همین دلیل آلمان برخلاف کشورهایی همچون اسپانیا و جمهوری ایرلند در میان اعضای اتحادیه اروپا از جمله کشورهایی است که در موضعگیریهایش همراهی بیشتری با اسرائیل نشان داده است.
منبع : Aljazeera - elsc.support
نظر شما